loading...
نیک نگار بزرگترین سایت سرگرمی و تفریحی
خوش آمدید به سایت نیک نگار

با عرض سلام خدمت شما بازدید کننده محترم


خوش آمدید به سایت نیک نگار


به علت به روز بودن سایت پیشنهاد می شود از تمامی صفحات سایت دیدن کنید یا برای جستجوی بهتر از بخش موضوعات سایت استفاده کنید


سایت نیک نگار با تمامی سایت ها تبادل لینک میکند برای نبادل لینک میتوانید از تبادل لینک اوتوماتیک استفاده کنید


 لطفا جهت حمایت از ما، ما را از نظرات و پیشنهادها و انتقاد ها از بخش نظرات آگاه سازید و همچنین می توانید با عضویت در سایت ما را یاری کنید.


برای تبادل بنر از تماس با ما استفاده کنید


برای گذاشتن تبلیغات در سایت از تماس با ما استفاده کنید یا به شماره 09391479581 پیامک بزنید آدرس ایمیلم هم bn.norozi1995@yahoo.com


behruz بازدید : 77 چهارشنبه 1392/05/16 نظرات (0)

همه ما می خواهیم شادمان باشیم، ولی چگونه؟ افراد همیشه خوشحال نیستند. بعضی روزها خوشحال و در روزهای دیگر غمگین هستند. زندگی فراز و فرود دارد و همه این احساسات برای بشر لازم است و باعث رشد انسان می شود.

- قبل از ورود به بحث شادی های خیابانی باید ببینیم شادی چیست؟
شادی و شادمانی بُعد هیجان و عاطفی سلامت روان است. به عبارت دیگر سلامت روان بدون شادی میسر نمی شود. این شادی چیست و چگونه به دست می آید از جمله سوالات کلیدی برای انسان و جامعه است. فلاسفه و متفکران دینی شادمانی را به خوب زندگی کردن ربط می دهند.

در مورد این که زندگی خوب چیست دیدگاه ها متفاوت است و معیارهای افراد برای زندگی خوب گوناگون. روان شناسان به خصوص روان شناسان مثبت گرا در این مورد حرف های زیادیدارند. داشتن احساسات مثبت و تقویت آن را در نظر دارند. همه ما می خواهیم شادمان باشیم، ولی چگونه؟ افراد همیشه خوشحال نیستند. بعضی روزها خوشحال و در روزهای دیگر غمگین هستند. زندگی فراز و فرود دارد و همه این احساسات برای بشر لازم است و باعث رشد انسان می شود.

اثرات شادی های خیابانی بر روح و روان
نشان دادن احساسات مثبت و شادمانی به صورت های مختلف صورت می گیرد یا این کار به صورت خود انگیخته و ناگهانی و بدون برنامه صورت می گیرد و یا در چارچوب برنامه های از پیش تعیین شده تجلی می یابد. مطمئنا در فرهنگ هر جامعه ای جایگاهی برای شادمانی وجود دارد و فرهنگ ها پتانسیل لازم برای بروز شادمانی را در فرد دارد. فرهنگ ما خصوصا در این مورد غنی است و خوشبختانه ضعفی وجود ندارد و روش های بروز هیجان به شکل انفرادی و گروهی صورت می گیرد.

وقایع خوشایند، شادمانی به همراه دارد و در سطح محلی و ملی منجر به شادمانی های خیابانی می شود. مگر می توان شاد بود و کاری انجام نداد؟ بنابراین شادمانی های خیابانی شکلی از شادمانی به صورت دسته جمعی است. که به صورت خود انگیخته و یا برنامه ریزی صورت می گیرد. معمولا در ایران برای مسابقات فوتبال و اخیرا برای انتخابات و برنده شدن یک کاندیدا مردم شادی خود را در خیابان ها نشان دادند.

این شادمانی ها چه اثراتی در روح و روان مردم می گذارد؟
- هر نوع شادی موجبات افزایش سلامت روان را فراهم می آورد. زیرا شادی از مولفه های سلامت روان در بعد احساسی است. به همین دلیل مردم سعی دارند برای کسب شادی به لوازم و اسباب مختلف متوسل شوند. به دنبال پول هستند تا شاد شوند. پول خرج می کنند تا شاد شوند. پول خود را می بخشند تا شاد شوند. مطمئنا پول شادی به ارمغان نمی آورد و آن را با پول نمی توان خرید. ضمنا مردم را نمی توان مجبور به شاد بودن کرد. شادمانی پدیده ای حاضر و آسان برای تجربه کردن نیست.
شادمانی بر موفقیت افراد اثر دارد و البته شادمانی را می توان آموخت.

چگوه می توان شادی خیابانی خلق کرد؟
- چرا می خواهیم شادی خیابانی خلق کنیم؟ برخی کشورها به مناسبت های مختلف کارتاوال، فستیوال و برنامه های خیابانی را تدارک می بینند و برگزار می کنند تا مردم را شاد نمایند. شادی خیابانی یک نوع پارتی خیابانی است. خیابان ها مسدود می شود، عبور و مرور وسایل نقلیه متوقف می شود و مردم به راحتی در خیابان ها گرد هم جمع می شوند و حرکت می کنند. در انگلستان به مناسبت های مختلف به خصوص جشن های سلطنتی مراسم خیابانی برگزار می شود و میلیون ها نفر در آن شرکت می کنند و یکی از پرجاذبه ترین وقایع است.

آیا شادی های خیابانی عوارض خاصی هم دارند؟ این عوارض کدامند؟
- مطمئنا اگر برنامه ریزی و به ابعاد مختلف آن توجه نشود، ممکن است عواقبی به دنبال داشته باشد. جمع شدن افراد ممکن است به دیگران و به اموال دولتی صدمه بزند، خیابان ها کثیف شود، پیش بینی تمهیدات کار می تواند در موفقیت آن کمک کند.

اگر ملتی شادی جمعی خیابانی نداشته باشد، چه می شود؟
- دولت ها معمولا اهمیت این موضوع را می دانستندو برای شادمان کردن مردم برنامه دارند و بودجه در نظر می گیرند. آنها می خواهند کودکان، افراد، خانواده، مدرسه، محله و جامعه شاد داشته باشند. بالا بردن میزان شادی مردم موجبات غرور این ملت ها را فراهم می آورد و دولت هایی مانند دولت ژاپن برای این کار بودجه دارند.

آیا شادی خیابانی می تواند محلی باشد؟
- مطمئنا می تواند محلی و منطقه ای باشد. به عبارت دیگر افراد یک محله می توانند برنامه ای برای بروز شادمانی داشته باشندکه در این مورد شهرداری ها نقش مهمی ایفا می کنند. اگر افراد یا یک محله و جامعه ای شادمان باشد، چاره ای جز نشان دادن شادمانی از طریق بروز آن به صورت دسته جمعی در مکان های عمومی ندارد. درک این موضوع توسط مسوولان بسیار مهم است.

چگونه می توان شاد بود؟
- شادی دلایل مختلفی دارد. عوامل درونی و بیرونی در ایجاد آن موثرند. کسب مال (تا حدودی)، بخشیدن مال، کمک به دیگران، مراقبت از خود، ورزرش کردن، یادگیری و هدف داشتن موجبات شادی افراد را فراهم می کنند.

مطمئنا هر فرد و جامعه ای کمابیش شادی را تجربه می کند. شاید باید گفت که وظیفه اولیه دولت ها این است که جلوی شادمانی را نگیرند، نگران آن نباشند و ایمان داشته باشند که یک ملت زمانی ملت تلقی می شود که شادی ها و غم های مشترک داشته باشد و بتوانند به صورت جمعی در چنین مواقعی احساسات خود را بروز دهند.

فرهنگ ما پتانسیل شاد بودن را دارد. این طور نیست که شادی را نظام خلق کند. دنیای غرب با وجود این همه پیشرفت تکنولوژی و ثروتمند شدن لزوما شادتر نیست. دولت ها اقداماتی را انجام می دهندن که در شناخت و بروز شادی به مردم کمک کنند. در دنیا کلوپ هایی برای شادمانی درست شده است. سمینارهایی برگزار می شود، روز 20 مارس آخرین روز اسفند ماه روز جهانی شادمانی نام گرفته است، لذا نظام ها می بایست حساسیت بیشتری به این موضوع داشته باشند. دولت ایران نیز هر چه زودتر باید گام هایی برای به رسمیت شناختن شادی های خیابانی بردارد و با برگزاری نشست ها و همایش ها با نیازهای مردم آشنا شود و تسهیلاتی در نحوه بروز آن به وجود آورد.

برخی نظام ها و دولت های شادمانی مردم را اندازه گیری می کنند و بر این اساس جایگاه خود را در دنیا مشخص می کنند و گاه به آن می بالند. آنها کشورهایی هستند که برنامه های جامعی برای افزایش شادمانی، رضایت از زندگی و سلامت روان دارند. دولت ها متوجه شده اند که در کنار هر نوع برنامه ریزی اقتصادی، فرهنگی و آموزشی به شادمانی مردم نیز توجه و برنامه ریزی کنند. بر این اساس جمهوری اسلامی ایران نیز با توجه به مبانی عقیدتی و فرهنگی باید به این امر بها دهد و توجه کند.

آیا در جامعه ما شادی خیابانی داریم؟
- بله،جمعیتی که به دنبال ماشین عروس بوق می زنند و در مسیر خود در محلی بساط شادمانی برگزار می کنند، از جمله انواع شادی های خیابانی است. طرفداران یک تیم فوتبال پس از پیروزی تیم خود به شادی و پایکوبی در خیابان ها می پردازند. اخیرا در انتخابات ریاست جمهوری شادی خیابانی به صورت میلیونی و گسترده بروز یافت. طرفداران یک کاندیدا در اقصی نقاط کشور به جشن و سرور پرداختند. شیوه بروز احساسات مثبت ایرانیان نیز جالب و قابل تامل است.

حرکت در خیابان ها با ماشین های شخصی در حالی که چراغ های آن روشن نگاه داشته شده و بوق می زنند ترافیکی ایجاد می کنند که در آن گاه پیاده شده و به رقص و پایکوبی می پردازند.

behruz بازدید : 52 سه شنبه 1392/05/15 نظرات (0)

امروزه با افرادی مواجهه می شویم که زندگی خود را پوچ و بی معنا می دانند. دلیل این احساس این است که علائق ما بیشتر شده و زندگی ما را راضی نمی کند.

برای جلوگیری از این احساس، 25 مورد زیر را مد نظر داشته باشید و به آنها عمل کنید:
 
1- محرک ها را بشناسید.
کی و کجا این احساس به شما دست می دهد؟ آیا یک موقعیت خاص و یا یک فرد خاص، احساس پوچی شما را تحریک می کند؟ هر زمانی که آن محرک برای شما پیش آمد، آن را در ذهن خود ثبت کنید. از آن زمان به بعد، می توانید با توجه به نیازهایتان، تغییرات را بوجود آورید.
 
2- احساسات خود را بشناسید.
چشمان خود را ببندید و راجع به بدترین زمانی که احساس پوچی داشتید، فکر کنید. به احساس خود چه رنگی می دهید و آن  را به چه شکلی می بینید؟
 
3- به کسی بگویید.
برخی اوقات وقتی راجع به احساسات خود با کسی صحبت می کنید، آن احساس یا کم می شود و یا از بین می رود. با کسی حرف بزنید که شما را می فهمد و با شما صادق است.
 
4- بیرون بروید.
بسیاری از افراد وقت زیادی را صرف کار می کنند و وقت کافی برای لذت بردن از طبیعت ندارند. بیرون رفتن و چرخیدن در طبیعت، احساس خوبی برایتان بوجود می آورد.
 
5- کمک کنید.
اگر افکاری را که باعث افسردگی می شود، دوباره مرور کنید، باعث می شود احساس پوچی کنید. رفتن به مکان های مذهبی (مثل مسجد، زیارتگاه ها و ...)، شرکت در کارهای گروهی و اجتماعی و کمک به افراد محروم می تواند به شما احساس ارزشمندی بدهد.

کمک کردن به دیگران باعث می شود که فرد دریافت کننده کمک، سپاسگزار باشد و فرد کمک کننده، در قلب خود احساس خوبی داشته باشد. علاوه بر آن باعث آزاد شدن هورمون اندروفین می شود که همانند سروتونین نشاط آور می باشد و باعث کاهش فشار خون و ضربان قلب می شود و آرامش بیشتری را به شما می دهد.

6- کمک بگیرید.
افرادی که دائما احساس پوچی می کنند، دچار افسردگی هستند. کمک خواستن از دیگران به معنای ناتوانی نیست.

در زندگی همه افراد پست و بلندی وجود دارد. کسی که در زندگی دچار نزول شده، اگر از فردی کمک بخواهد، زودتر می تواند در زندگی صعود داشته باشد.

مشاوره، مصرف دارو و درمان های طبیعی همه خوب هستند و شما می توانید با کمک این ها، از نزول کردن در زندگی جلوگیری کنید.
 
7- اجازه ندهید افکار ناراحت کننده در ذهن شما جای بگیرد و همیشه آرام باشید.
 
8- عشق بورزید.
 
9- در جمع خانواده باشید.
اگر در محلی زندگی می کنید که خانواده تان در آنجا نیست، دنبال دوستانی بگردید که افکار مثبتی دارند و از شما حمایت می کنند.

10- خود را سرزنش نکنید.
این یکی از ساده ترین و مهم ترین روش های مقابله با افسردگی می باشد.
 
11- سعی کنید نیمه پر لیوان را ببینید.
دید مثبت راجع به زندگی داشته باشید و سعی کنید نکات خوب را بیشتر ببینید. برای مثال اگر باران می بارد، به این فکر کنید که باران باعث می شود احساس خوبی به شما دست دهد، زیرا با آب باران، گیاهان سبز می شوند.

12- در شب خوب بخوابید.
همه افراد نیاز یکسانی به خوابیدن ندارند. برای مثال یک فرد ممکن است 5 ساعت بخوابد و بعد از آن با انرژی زیادی از خواب بلند شود، ولی فردی دیگر بعد از 8 ساعت خواب، باز هم نیاز به خواب داشته باشد.

رابطه بین خواب و افسردگی هنوز مشخص نیست، اما محققان پیشنهاد می کنند که افراد افسرده، برنامه منظمی برای خواب و بیداری داشته باشند.

13- اجازه دهید نورخورشید به داخل خانه تان بیاید.
هنگامی که از خواب بلند می شوید، اگر اتاقتان با نور خورشید روشن شود، در تمام طول روز احساس شادمانی می کنید. پرده ها را کنار بزنید و اجازه دهید نورخورشید، خلق و خوی شما را بهتر کند.
 
14- لامپ خانه تان را عوض کنید.
یکی از مهم ترین علل اختلال خلقی فصلی، کمبود نورخورشید است.

اگر فکر می کنید افسردگی شما به علت کمبود نورخورشید است، در آشپزخانه و یا در اتاقی که خانواده دور هم جمع می شوید، لامپ های فلورسنت آفتابی قرار دهید. نور این لامپ ها شبیه نورخورشید هستند و بهتر از نور لامپ های رشته ای می باشند.
 
15- لبخند بزنید.
در یک مطالعه، به یک گروه از شرکت کنندگان گفته شد لبخند بزنند و به گروه دیگر گفته شد اخم کنند.

بعد از آن، هر دو گروه را به تماشای کارتون دعوت کردند و مشاهده کردند، گروهی که گفته شده بود لبخند بزنند، در مقایسه با گروه مخالف، بیشتر می خندیدند.
لبخند زدن و خندیدن هر چند مصنوعی باشد، باعث می شود مراکز شادی در مغز فعال تر شوند.

16- یکی دیگر از روش های جلوگیری از بارداری را امتحان کنید.
برخی زنان اظهار می دارند بعد از مصرف قرص های ضدبارداری و یا استفاده از روش های هورمونی ضدبارداری، دچار تغییر خلق و خو و افسردگی می گردند.

اگر تنها این عامل باعث افسردگی شما گشته است، پس روش های ضدبارداری غیرهورمونی را امتحان کنید.
 
17- خلاق باشید.
نقاشی بکشید، مقاله بنویسید و هر هنری را که دارید انجام دهید تا به این وسیله افکار منفی را از خود دور کنید و شادتر باشید.
 
18- رنگ آبی رنگی تسکین دهنده و کاهش دهنده اضطراب است. پس به آسمان، دریا و هر چیز آبی رنگ نگاه کنید.
افرادی که افسرده اند، کاکائو بخورند، زیرا تریپتوفان موجود در آن باعث افزایش هورمون سروتونین می شود و این هورمون، خلق و خو را بهتر می کند

19- مراقب سلامتی خود باشید.
افسردگی می تواند بیماری های دیابت و قلبی را تشدید کند. عدم مراقبت از سلامتی می تواند علائم افسردگی را بدتر کند.
 
20- داشتن برنامه منظم
برنامه های روزانه را در ساعت های معین انجام دهید.
 
21- ترک سیگار
سیگار علاوه بر آنکه باعث آسیب قلب و ریه ها می گردد، افسردگی را نیز در شما زیاد می کند.
 
22- دوری از الکل و مواد اعتیادآور
 
23- خوردن کاکائو
افرادی که افسرده اند، کاکائو بخورند، زیرا تریپتوفان موجود در آن باعث افزایش هورمون سروتونین می شود و این هورمون، خلق و خو را بهتر می کند.

24- برنامه غذایی مناسب
ماهی های چرب دارای امگا3 و آجیل دارای سلنیوم است و آب پرتقال منبع فولات است که همه اینها باعث آزاد شدن سروتونین و احساس شادی می گردند.

کربوهیدرات و غذاهای دارای ویتامین D نیز باعث افزایش سروتونین می شوند.
افسردگی و اضافه وزن با هم ارتباط دارند، پس سعی کنید وزن اضافی خود را کم کنید.
 
25- ورزش روزانه را انجام دهید.
ورزش کردن، احساس خوبی به شما می دهد. هنگامی که 30 دقیقه و یا بیشتر ورزش می کنید، علائم افسردگی را از خود دور می کنید.
ورزش کردن باعث می شود خلق و خوی شما بیش از 12 ساعت بهتر گردد.

behruz بازدید : 82 پنجشنبه 1392/05/10 نظرات (0)

زنی که ما او را اکنون با نام «مادر ترزا» می شناسیم در سن 47 سالگی تصمیم گرفت تغییرات اساسی در خود ایجاد کند. او سال ها در یک مدرسه خصوصی تدریس می کرد و با خود تصور کرد شاید در جای دیگری بیشتر موثر باشد و همین کار را کرد.

 

بیشتر مردم موفق عموما یک تغییر شغل اساسی در طول زندگی خود داشته اند. در سن 25 سالگی، مارک روث به این نتیجه رسید که فروش سهام شغل موردنظر او نیست. بنابراین، او به سمت مشاوره ساخت و ساز رفت و دوباره در سن 31 سالگی دوباره شغل خود را عوض کرد و کمپانی  Home Warranty of America را تاسیس کرد.


آیا احساس می کنید زمان تغییر و بازسازی شما نیز فرارسیده است؟ اگر این گونه است، چه شغلی برای خود انتخاب خواهید کرد؟


پیش به سوی موفقیت
دوری کلارک، نویسنده کتاب «دوباره سازی خود: برند خود را داشته باشید» در مورد تغییر شغل و مشکلات احتمالی آن سخن گفته است. او به خواننده کمک می کند تا موفق و رقابتی عمل کند. دوری خود نیز در طول خدمتش یک دوره بازسازی خود را تجربه کرده است.  او در MassBike به عنوان مدیر اجرایی کار می کرد، در Howard Dean به عنوان سخنگو بوده است و گزارشگر و نویسنده آزاد Phoenix بوستون نیز بوده است. اما اکنون شرکت خصوصی خود را دارد.

به اعتقاد دوری، مهم ترین مهارت برای بازسازی خود، قدرت سازگاری سریع است. برای این منظور نیر سه راهکار ذکر کرده است:

تبلیغ برای خود
شاید بسیاری از مردم به شما و پیشرفت حرفه ای شما اهمیتی ندهند اما می توانید با انجام تغییرات لازم این دیدگاه را تغییر دهید. به طور مثال، خیلی راحت از طریق سایت های اجتماعی می توانید توانایی ها و مهارت های خود را با دیگران مطرح کنید تا شناخت بهتری از شما داشته باشند.

 کمک گرفتن از دوستان
رسیدن به جایگاه بالاتر در شغل یا تغییر زمینه کاری شاید کمی مشکل به نظر برسد اما با داشتن یک گروه و همکاری آنها می توانید به موفقیت امیدوار باشید. از دوستان و آشنایان قابل اعتماد خود ایده و کمک بگیرید و توصیه های سازنده آنها را اجرا کنید.

 

روایت داستان
گاهی حرفه ای ها تصور می کنند دیگران شغل و فعالیت آنها و اهداف آنها را می دانند و می شناسند. اما بیشتر مواقع این گونه نیست. گاهی لازم است کارهایی انجام دهید تا مشاغل پیشین شما پاک و مردم فعالیت جدید شما را باور و درک کنند. با این کار می توانید موقعیت خوبی برای کار خود پیدا کنید.

behruz بازدید : 90 دوشنبه 1392/05/07 نظرات (0)

پس از سال‌ها تلاش محققان و دانشمندان جهان برای کشف فرمول شادی، بالاخره معادله شش جزئی این فرمول بدست یک پزشک شناسایی شد.

 

«تاد کاشدان» پزشک و نویسنده کتاب «کنجاوی؟ کشف محتوای مفقود شده یک زندگی کامل» با دستیابی به معادله‌ای که آن را فرمول «حس خوب» نامیده، شش عنصر شامل «زندگی کردن در زمان حال»، «کنجکاو بودن»، «انجام کارهای مورد علاقه»، «به فکر دیگران بودن»، «تقویت روابط» و «مراقبت از بدن» را تحت عنوان «فرمول زندگی شاد» معرفی کرده است.

 

در حالی که هنوز به طور کامل مشخص نیست چگونه ترکیب این فاکتورها می‌تواند فرد را شاد کند، کاشدان معتقد است که برای داشتن حس خوب در زندگی، رازی وجود ندارد بلکه با کنار هم قرار دادن این فاکتورها و به اندازه متعادل می‌توان به نسخه کامل شاد بودن و شاد زیستن دست پیدا کرد.

 

این پزشک معتقد است که قرار دادن با دقت این شش عنصر در کنار یکدیگر،ند شادی و رضایت از زندگی را به انسان هدیه می‌دهد.

behruz بازدید : 75 یکشنبه 1392/05/06 نظرات (0)

 

 

داشتن یک سبک زندگی صحیح ،چیزی است که می تواند تضمین کننده ی خوشبختی و شادکامی ما باشد اما گاهی به بیراهه می رویم وانوقت نمی دانیم چرا دچار مشکلات می شویم.

 

اگر در زندگی فردی و خانوادگی مان نگاهی به دستورات دین مان داشته باشیم ، خیلی از مسائلی که این روزها به دنبال رفع و رجوع آن هستیم ،پیش نخواهد آمد.

 

در سبک زندگی اسلامی خویشان و خانواده جایگاه بالایی دارند. چیزی که از آن به عنوان صله رحم یاد می شود.

 

در فرهنگ ما از احترام و رسیدگی به والدین گرفته تا اقوام دورتر وجود داردو اینکه پدربزرگ و مادر بزرگی چشم شان به در خشک شود تا از آنها یادی شود اصلا پسندیده نیست.

 

اما در سبک زندگی غربی که در حال تحمیل به دیگر جامعه ها نیز از طریق ابزارهای رسانه ای است، رابطه با خویشان جایگاهی ندارد و تنها خود فرد است که اهمیت دارد و اینچنین است که بسیاری از بیماریهای روحی گریبانگیر این جوامع شده است و در این جوامع هر روز با تعداد زیادی از بیمارن افسرده مواجهیم که یکی از نتایج بریدن رابطه های خویشاوندی است.

 

آموزه های اسلامی و سبک زندگی اسلامی این روزها توسط تحقیقات علمی و روان‌شناسی هر روز بیشتر و بیشتر اثبات می شوند ، در زمینه صله رحم نیز این تحقیقات نشان داده است که ارتباط رضایت‌بخش و یادآوری دوستان و خویشاوندان علاوه بر فواید معنوی و روحانی،فواید روانی بسیاری دارد که از آن جمله‌ می‌توان دستیابی به منبع حمایت اجتماعی،یادگیری مهارت‌های اجتماعی از طریق یادگیری‌ مشاهده‌ای و پرداختن به ارتباطات مناسب،خودنظم‌دهی رفتارها در خلال ارتباط صحیح با دیگران را برشمرد. صله رحم موجب با رفتن مقاومت افراد در مقابل فشارهای روانی گشته‌ و باعث کاهش بیماری‌های قلبی-عروقی و روانی و بسیاری فواید و آثار دیگر است که می توان با عمل به این توصیه مۆکد اسلامی بهره هایی برای زندگی دنیوی و اخروی برد.

 

صله رحم و نیاز به وابستگى و تعلق به گروه

این نیاز از جمله نیازهایى است كه در هر مرحله از رشد در انسان وجود دارد و به گونه اى در پى تأمین آن است. بستگى و ارتباط با گروه تنها براى تأمین احتیاجات مادى نیست، بلكه فرد خود را به وسیله گروه مى شناسد و از طریق گروه به خصوصیات اخلاقى و استعدادها و توانمندى هاى خویش پى مى برد. علاوه بر این، گروه سبب تحكیم شخصیت فرد مى گردد. پذیرفته شدن از طرف گروه، موقعیت اجتماعى فرد را در نظر خود او و دیگران مشخص و محرز مى سازد. فرد طرز برخورد با دیگران، رعایت مصالح دیگران، تحمل افكار و عقاید مختلف و اعتماد به نفس را در گروه مى آموزد و در نهایت موقعیت اجتماعى خویشتن را استوار مى سازد. رحم، اقوام و خویشاوندان یك فرد مى تواند در حكم یك گروه منسجم اجتماعى باشد كه هر فردى در سایه متعلق دانستن خویش به آن، به تأمین این نیاز روانى بپردازد. حفظ پیوندهاى خانوادگى و فامیلى و معاشرت با آن ها مى تواند جلو احساس طردشدن و عدم تعلق به گروه خاصى را بگیرد.

 

شخص با تماس مداوم با اقوام و نزدیكان خویش مطمئن مى شود مورد تنفر و خصومت دیگران نیست، بلكه به گروهى خاص تعلق دارد و در نتیجه احساس تنهایى نخواهد داشت. در پرتو تأمین این نیاز از طریق ارتباط هاى خانوادگى و شناخت هویت جمعى و گروهى و تكیه بر توانمندى هاى خویش و گروه فامیلى است كه انسان كم تر دچار بیمارى از خود بیگانگى خواهد شد. مزلو نیز یكى از نشانگان اصلى افراد ناایمن را احساس تنهایى معرفى كرده است كه ما بر این باوریم صله رحم نقش مهمى در از بین بردن چنین احساسى ایفا مى كند.


صله رحم و رعایت هنجارها

پژوهشگران در زمینه روان شناسى اجتماعى بر این باورند كه فرد وقتى در گروه قرار مى گیرد و احساس تعلق و وابستگى به گروه در او به وجود مى آید، از جهاتى چند دگرگون مى شود و تحت تأثیر گروه به رفتارهاى مورد قبول اقدام مى كند. این محققان اثر گروه را بر فرد در ابعاد گوناگون مورد بررسى قرار داده اند20 كه در اینجا مى توان به تأثیرگذارى تلقینى، تقلید، تسهیل اجتماعى و همنوایى گروهى اشاره كرد:

 

تلقین، تأثیرى است عاطفى و بیواسطه كه شخص بر شخص دیگر مى گذارد و چون انسان موجودى است اجتماعى، نمى تواند بدون مساعدت و موافقت اطرافیان خود آسوده زندگى كند.

 

بنابراین، نسبت به دیگران حساس است و مى كوشد تا توجه و موافقت آنان را به خود جلب كند، اینجاست كه وقتى، جمعى به تحریك عامل یا عوامل مشتركى گرد مى آیند متقابلاً در یكدیگر تأثیر مى گذارند. حال اگر انگیزه و عامل دینى و انسانى صله رحم و دیدار اقوام موجب گردهم آمدن یك جمعى شود، تلقین، روش مناسبى براى رعایت هنجارهاى اجتماعى و مورد قبول جمع مى باشد.

 

شاید به دلیل کم شدن دید و بازدید های خانوادگی باشد که این روزها اینقدر بحث شکاف نسل ها و دور شدن فرزندان از ارزشهای خانواده مطرح می شود.

 

وقتی یک زنجیره ی قوی خانوادگی وجود داشته باشد ، زنجیره ای که از عشق و صمیمیت سرشار است و فرزندان چیزهایی رابه عنوان دستور العمل در یافت می کنند ،در زندگی عزیزانشان و در رفتار انهایی می بینند که پیوند عمیقی بین شان حاکم است ،خیلی بهتر و مشتاقانه تر ،قبول می کنند.

 

گاهی به دنبال راه حل می گردیم ،در حالی که راه حل همین جاست ،فقط باید کمی به سنت های مان و دستورات دین مان نگاه کنیم....

behruz بازدید : 81 چهارشنبه 1392/05/02 نظرات (0)

اصولا خانمها با نگرانی ها و استرسهای زیادی دست و پنجه نرم میکنند که این مسئله در روح و روان آنها تاثیرگذار است و از آنجایی که زن ستون خانواده محسوب میشود، ناراحتی و استرس او سریعا به اعضای خانواده منتقل شده و جو خانه را متشنج میکند. ما در این مقاله شما را با تکنیکهای جالبی برای رهایی از استرس و نگرانی آشنا میکنیم و امیدواریم با به کار بستن آنها بتوانید به آرامش درونی برسید.

 

-ورزش کردن را آغاز کنید

تيجه مستقيم ورزش اين است كه جسم و ذهن‌تان تقويت می شود و راحت تر میتوانید خود را با شرایط وفق دهید.. ورزش منظم موجب مي‌شود شما به طور طبيعي احساس خوب و مفید بودن کنید و مي‌توانيد مسائل جزئي خود را كوچك شمرده و با ذهن بازتری شرايط كلي را درك كنيد.ورزش موجب ترميم رشته‌هاي عصبي مغز و حتي باهوش‌تر شدن شما مي‌شود. با این وجود ، بسياري از زنان در پيش گرفتن يك برنامه ورزشي منظم دچار مشكل هستند و به عذر و بهانه‌هايي چون «وقت ندارم» يا «سرم شلوغ است» متوسل مي‌شوند.اين دسته از زنان با آوردن عذر و بهانه‌هاي مختلف در مقابل اين روش سالم كاهش استرس مقاومت مي‌كنند زيرا مهمترین لازمه این کار آن است که ابتدا خود را دوست داشته باشیم و از خود مراقبت كنيم. لازم است خانمها از فواید ورزش کردن با خبر بوده و برای به تاخیر انداختن آن بهانه نتراشند.

 

-تغذيه سالم فراموش نشود

هنگامیكه فردي دچار استرس مي‌شود، تغذيه اهميت فراواني پيدا مي‌كند. سبزيجات، انواع نان‌ها، خشكبار و تخم‌مرغ مواردي از تغذيه سالم در زمان استرس است.اين مواد با ويتامين‌هايي كه دارد سبب مي‌شود ‌ سيستم ايمني آسيب‌ديده ناشي از استرس ترميم شده و سلسله اعصاب تقويت گردد. البته به یاد داشته باشید که هميشه در مصرف مواد خوراكي دقت داشته باشيد تا در عين حجيم بودن، چاق‌كننده و پرچربي نباشد.به علاوه اگر شما جزو افرادي هستيد كه به خوردن علاقه دارند بهتر است يك برنامه غذايي صحيح براي خود داشته باشید . همچنين مواد ی نظیر   سبزيجات برگ پهن، مركبات، جو، ماهي، كاهو، انواع نان‌ها و مخمر آبجو که در کاهش استرس نقش مهمی دارند را فراموش نکنید .

 

-حس شوخ‌طبعي را در خود پرورش دهيد

شوخ‌طبعي يك روش جالب و بسيار موثر در كاهش استرس و جدا شدن از تجربه‌هاي ناخوشايند با ديگران است. وقتي شوخ‌طبعي باعث مي‌شود‌ شما از شرايط لذت ببريد، ديگر نيازي نيست‌ الزاما اتفاقي بيفتد تا شما خوشحال شويد.شما مي‌توانيد با داشتن احساس خوشحالي و طنزي كه از درونتان نشأت مي‌گيرد و حتي بدون هيچ علت خاصي احساس خوشحالي كنيد.با استفاده از حس شوخ‌طبعيتان مي‌توانيد از بسياري از گفت‌وگوهاي بي‌حاصل و مشاجرات تكراري جلوگيري كنيد و در بسياري از مواقع نيز تعادل احساسي عاطفي خود را بخصوص‌ هنگام از كوره در رفتن‌ دوباره پيدا كنيد. پزشكان، شوخ‌طبعي را ‌ داروي رايگان‌ و فيزيولوژيست‌هاي ورزشي آن را ‌ تردميل دروني‌ مي‌نامند.

 

-همیشه ظاهر خوبی داشته باشید

هنگامي كه شما مراقب ظاهرتان باشید ، بيشتر احساس اعتماد به نفس مي‌كنيد. شما با لباسی که بر تن میکنید در واقع خود واقعی تان را نشان میدهید .سبك خاص لباس پوشيدن شما حسي ‌ايجاد مي‌كند و نشان‌دهنده اين است كه شما چه كسي هستيد. به عنوان مثال اگر همواره لباس مشكي بر تن مي‌كنيد، اين احساس را به ديگران منتقل مي‌كنيد كه پيرو سادگي به دور از ريخت و پاش و بي‌نظمي و تا حدودي هم مرموز هستید و بالعكس اگر همواره رنگ‌هاي روشن به تن مي‌كنيد و از زيورآلات درشت ‌ استفاده مي‌كنيد به ديگران اين پيام را انتقال مي‌دهيد كه به من نگاه كنيد! من رها، شاداب و صبور هستم.پس سعي كنيد ‌ ظاهر متناسبي داشته و آراسته باشيد چرا كه افراد در اولين برخورد از ظاهرتان خصوصيات شخصيتي شما را مورد قضاوت قرار مي‌دهند.

 

-از خودتان مراقبت کنید

اصولا برخي‌ زنان عادت دارند ‌زندگي خود را با ديگران مقايسه ‌‌ کرده و به شدت احساس حسادت میکنند و به اين ترتيب از موهبتي كه خود از آن برخوردار هستند، استفاده نکرده و خود را متحول نمي‌سازند. سعي كنيد مقايسه‌ها و حسادت‌هايتان را كنار بگذاريد تا بتوانيد از زندگي‌تان لذت ببريد.

 

-دست از تغییر دادن دیگران بکشید

بسیاری از زنان تصور مي‌كنند‌ مي‌‌توانند ديگران را تغيير دهند. آنها فكر مي‌كنند اگر به قدر كافي تلاش كنند و‌ استمرار و مداومت به خرج دهند، طرف مقابل بالاخره روزي متحول مي‌شود؛ البته كاملا منطقي است كه تصور كنيد مي‌توانيد روي اشخاص ديگر تاثيرگذار باشيد، اما اين كه بتوانيد همسر، دوستان و اطرافيان را كاملا تغيير دهيد، در اشتباهيد.ممكن است آنان براي زمان كوتاهي تغيير كنند، اما اين زمان هرگز طولاني نخواهد بود و تلاش براي تغيير ديگران معمولا شما را مایوس خواهد کرد، پس مجبور نيستيد سعادت و خوشحالی خود را وابسته به رفتار ديگران بدانيد.

 

-به خودتان توجه كنيد

براي بسياري از زنان مراقبت از ديگران و توجه به آنها بخش مهمي از زندگي روزانه‌شان به حساب مي‌آيد. مراقبت كردن از عزيزان و كمك به ديگران براي خيلي‌ها امري طبيعي است و به ما احساس انسان بودن مي‌دهد، اما اگر به خودتان توجه نداشته باشيد اين نوعدوستي به شما لطمه مي‌زند.سعي كنيد مسووليت‌هايي را كه نهایتا شما را ناراحت مي‌كند، نپذيريد. به جاي آن تلاش كنيد مراقب خودتان باشيد چرا كه شما تنها كسي هستيد كه مي‌توانيد ‌ از خودتان مراقبت كنيد و كسي بيش از شما متوجه و مراقب سلامت‌ شما نيست.به اين نكته هم توجه كنيد هر چه بيشتر از خودتان مراقبت كنيد، بيشتر مي‌توانيد مراقب ديگران باشيد. در آخر مي‌توان گفت شايد متوقف ساختن نگراني‌ها و استرس‌ها مشكل باشد، اما غيرممكن نيست.

behruz بازدید : 77 سه شنبه 1392/05/01 نظرات (0)

وقتی کسی در خیابان با رانندگی بد خود، سد راه شما می‌شود، خونتان به جوش می‌آید؟ وقتی فرزندتان در خانه همکاری نمی‌کند، اعصابتان خرد می‌شود؟ عصبانیت احساسی کاملاً طبیعی و حتی سالم است. اما خیلی مهم است که به طریقی مثبت با آن کنار بیایید.

 

چرا که یکی از بزرگترین موانع در راه تحقق موفقیت شخصی و شغلی عصبانیت می‌باشد.

 

وقتی نمی‌توانیم عصبانیت خود را کنترل نمائیم از چند جهت دچار آسیب می‌گردیم: عصبانیتی که کنترل نشود می‌تواند هم به سلامتتان و هم به روابطتان آسیب بزند.

 

*عصبانیت توانائی ما را برای خوشحالی از بین می‌برد، زیرا عصبانیت و خوشحالی در تضاد با یکدیگر هستند.

 

*عصبانیت موجب خارج شدن روابط خانوادگی و دیگر روابط از مسیر صحیح‌شان می‌گردد

 

*عصبانیت موجب کاهش مهارت‌های اجتماعی، سازش و مصالحه شده و دیگر روابط را نیز در معرض خطر قرار می‌دهد.

 

*عصبانیت به معنای از دست دادن کار است، زیرا روابط را نابود می‌کند

 

*همچنین عصبانیت به معنای شکست در کاری است که در صورت عدم عصبانیت و داشتن خلقی نرم‌تر می‌توان موفقیتی در پی داشت.

 

*عصبانیت منجر به افزایش فشار و استرس می‌گردد (و این رابطه دو طرفه است عصبانیت منجر به افزایش استرس و استرس موجب عصبانیت بیشتر است).

 

*در هنگام عصبانی بودن ما دچار اشتباهات بسیار می‌گردیم، زیرا پردازش اطلاعات در آن هنگام برای ما مشکل می‌باشد.

 

برای کنترل عصبانیتتان آماده‌اید؟

مهارت‌های کنترل عصبانیت را بیاموزید تا استرس را در خود کاهش دهید. در ست است مسلط شدن بر اعصاب کار سختی است اما شما می‌توانید از این نکات استفاده کنید تا بتوانید عصبانیتتان را کنترل کنید.

عصبانی بودن ,کنترل اعصاب

با این 10 نکته شروع کنید

1 .وقفه بیندازید: تا 10 شمردن فقط برای بچه‌ها نیست. قبل از اینکه در یک موقعیت پیچیده واکنش نشان دهید، چند لحظه صبر کنید، نفس عمیق بکشید و تا 10 بشمرید. کُند کردن واکنش می‌تواند کمکتان کند اعصابتان آرام‌تر شود. در صورت لزوم، کمی از فرد یا موقعیت موردنظر دور شوید تا کمی عصبانیتتان فروکش کند.

 

2. وقتی آرام شدید، عصبانیتتان را بروز دهید: به محض اینکه توانستید خود را کنترل و درست فکر کنید، ناراحتی و عصبانیتتان را به طریقی قاطع اما غیرمقابله‌ای ابراز کنید. نگرانی‌ها و نیازهایتان را واضح و مستقیم بیان کنید، بدون اینکه بخواهید کسی را ناراحت یا کنترل کنید.

 

3. ورزش کنید: فعالیت فیزیکی می‌توانید راه خروجی احساسات باشد، مخصوصاً اگر در حال انفجار هستید. اگر احساس می‌کنید عصبانیتتان شدیداً بالا رفته است، به پیاده‌روی یا دو بروید یا زمانی را به انجام فعالیت فیزیکی موردنظرتان اختصاص دهید.

 

4. قبل از حرف زدن فکر کنید:در آن لحظه که از عصبانیت داغ کرده‌اید، خیلی راحت اتفاق می‌افتد که چیزی به زبان بیاورید که بعد احساس پشیمانی کنید. قبل از اینکه حرفی بزنید، زمانی وقت صرف کنید تا هم خودتان خوب فکر کنید و هم اجازه دهید افراد دیگر درگیر در آن موقعیت خوب فکر کنند.

 

5. راهکارهای ممکن را مشخص کنید:به جای اینکه روی موضوعی که عصبانیتان کرده تمرکز کنید، به این فکر کنید که چطور می‌توانید آن مشکل را حل کنید. اتاق نامرتب فرزندتان عصبانیتان کرده است؟ در آن را ببندید. آیا همسرتان هر شب برای شام دیر به خانه می‌رسد؟ برنامه شام را عقب‌تر بیندازید یا توافق کنید که خودتان چند روز هفته را به تنهایی شام بخورید. به خودتان یادآور شوید که عصبانیت هیچ چیز را حل نمی‌کند و فقط ممکن است همه چیز را بدتر کند.

 

6. جملات "من" دار استفاده کنید:برای جلوگیری از انتقاد کردن و تقصیر را به گردن کسی انداختن که ممکن است فشار موقعیت را بیشتر کند برای توصیف وضعیت از جملات "من" دار استفاده کنید. محترمانه و مشخص صحبت کنید. مثلا به جای اینکه بگویید، "تو هیچوقت در کارهای خانه به من کمک نمی‌کنی"، بگویید، "من ناراحتم که بدون اینکه به من برای جمع کردن ظرف‌ها کمک کنی، میز غذا را ترک کردی.

 

7. کینه به دل نگیرید:بخشش ابزار بسیار قدرتمندی است. اگر اجازه دهید عصبانیت و سایر احساسات منفی، احساسات مثبت را در شما از بین ببرد، خواهید دید که غرق در تلخی حس بی‌انصافی میشوید. اما اگر بتوانید کسی که عصبانیتان کرده را ببخشید، هر دوی شما می‌توانید از آن موقعیت درس بگیرید. واقعبینانه نیست که انتظار داشته باشید همه درست همانطور که شما دوست دارید رفتار کنند.

 

8. برای از بین بردن فشار موقعیت، از شوخ طبعی استفاده کنید:شوخی کردن می‌توانید کمی از فشار را کم کند. البته منظور ریشخند و مسخره کردن نیست چون می‌تواند به احساسات طرف مقابل آسیب زده و همه چیز را بدتر کند.

 

9. مهارت‌های تمدد اعصاب را تمرین کنید:وقتی از کوره در می‌روید، مهارت‌های تمدد اعصاب را وارد کار کنید. تمرینات تنفس عمیق، تجسم یک صحنه آرامش‌بخش، تکرار یک کلمه یا جمله تسلی‌بخش می‌تواند کمکتان کند. همچنین می‌توانید به موسیقی گوش دهید، در دفترخاطراتتان بنویسید یا چند حرکت یوگا انجام دهید.

 

10. بدانید چه زمان باید کمک بگیرید:یاد گرفتن کنترل عصبانیت برای همه سخت است. اگر عصبانیتتان خارج از کنترل به نظر می‌رسد، می‌توانید کمک بگیرید تا کاری نکنید که بعد پشیمان شوید یا به اطرافیانتان صدمه بزنید.

 

کلاس‌های کنترل اعصاب یا یوگا و همچنین مشاوره گرفتن از یک روانشناس می‌تواند کمک خوبی برای شما باشد.

 

کلاس‌های کنترل عصبانیت به شما کمک می‌کند تا:

• یاد بگیرید عصبانیت چیست

• بفهمید چه چیزهایی عصبانیت را در شما تحریک می‌کند

• علائم عصبانی شدنتان را بشناسید

• یاد بیگرید به عصبانیت و ناراحتیتان به طریقی سالم واکنش دهید

• احساسات پنهان خود مثل ناراحتی یا افسردگی را بشناسید.

behruz بازدید : 116 دوشنبه 1392/04/31 نظرات (0)

بالا رفتن سن ازدواج به طور طبیعی پیامدها و تبعاتی در پی دارد که هم دامن فرد را می گیرد، هم اطرافیان او را. در این بین یکی از حساس ترین و مهم ترین آثار این مسئله، فاصله سنی قابل توجه والدین و فرزندان است.امروزه شاهدیم کودکان خردسال در آغوش مادران بالاتر از ۳۰ سال قرار می گیرند، کودکانی که دوره نوجوانی خود را در دوره میانسالی والدین شان خواهند گذراند، یعنی زمانی که تحرک، هیجان و انرژی فراوان آن ها همراهی شورانگیز پدر و مادر را می طلبد معمولا با بی حوصلگی والدین روبه رو می شوند!

 

دکتر علی پژوهنده، روان شناس تربیتی و مشاور نوجوانان با اشاره به این نکته که اگر نوجوان را مانند یک دستگاه فرض کنیم، کاربری که با این دستگاه می خواهد کار کند باید شرایط خاصی داشته باشد، گفت: البته باید دانست این شرایط خاص بیشتر نرم افزاری است، یعنی فردی که با نوجوان تعامل و ارتباط دارد باید به دانش و مهارت هایی مجهز باشد که بتواند با این دستگاه خوب کار کند، در غیر این صورت هم به دستگاه آسیب می رساند و هم خودش عصبانی و ناکام می شود، گرچه تشبیه یک نوجوان به دستگاه یک اشتباه بزرگ است زیرا او یک موجود هوشمند است که می تواند واکنش نشان بدهد، منفعل نیست و واکنش های او قابل برنامه ریزی نیست.

 

او درباره رفتار ما فکر می کند و بعد واکنش نشان می دهد.وی ادامه داد: در این جا ۲ مسئله وجود دارد؛ یکی خصوصیات کاربر است یعنی کسی که قرار است با نوجوان در ارتباط باشد و دیگر این که فرد چه پیشینه و چه تاریخچه زندگی دارد و چه واکنشی به اتفاقات و رفتارها نشان می دهد.به صورت کلی نوجوان شرایط بی ثباتی دارد و ممکن است هر روز یک عقیده و رفتار متفاوت از او ببینیم. این بی ثباتی هیجانی و شناختی، نشان دهنده مرحله گذار از کودکی به بزرگسالی است که هنوز هیجانات و اعتقادات محکم و ثابت نیست.

 

نیازهای نوجوان را بشناسیم

این متخصص افزود: افراد بسیاری را در بین استادان، مدیران یا افراد دیگر می بینیم که با وجود سن زیاد به خاطر برخورداری از مهارت های ارتباطی بالا، نوجوانان زیادی را به سوی خود جذب کرده اند ولی نکته مهم و قابل توجه این است که گاهی می بینیم همین افراد که با نوجوانان ارتباط خوبی برقرار می کنند با فرزند نوجوان خود دچار مشکل می شوند!این امر نشان می دهد که این فرد مهارت ارتباطی دارد ولی یک مشکل شخصی وجود دارد که نمی تواند از آن مهارت در ارتباط با فرزند خود استفاده کند.در واقع او دچار نوعی بازداری می شود و تمام مهارت هایش را کنار می گذارد و به احساسات خودش توجه می کند و براساس آن ها عمل می کند. باید توجه داشت که این احساسات مانند تیغ دولبه است که ممکن است گاهی رابطه را محکم کند و گاهی آن را زخمی سازد.

 

روان شناس تربیتی در ادامه به والدین توصیه کرد: برای برقراری ارتباط خوب با نوجوانشان و ایجاد تغییر در او این اصل مسلم را بپذیرند که نمی توان یک آدم و سبک زندگی او را کنترل کرد مگر آن که خود او بخواهد تغییر کند.برای فهمیدن این که چه طور می توان در دل نوجوان نفوذ کرد؟ باید بدانیم فرزندان ما در هر سنی به ویژه دوره نوجوانی نیازهای خاصی دارند که رفتارهایشان را هدایت می کند، البته باید مراقب باشیم از خط قرمز رابطه هایمان عبور نکنیم، یعنی با توجه به این که نیاز به عشق و تعلق در او زیاد است، مراقب باشیم به دوستانش توهین نکنیم و به آن ها برچسب نزنیم. این کار باعث ایجاد فاصله می شود، زیرا اگر کسانی که مورد علاقه او هستند، برای ما منفور شده اند، به این ترتیب ما هم در فهرست سیاه او قرار می گیریم.

 

۵ خط قرمز نوجوان

پژوهنده سپس به ۵ خط قرمز در ارتباط با نوجوان اشاره کرد و افزود: ۵ خط قرمز در این ارتباط همان نیازهای نوجوان است. نیازهای اساسی او را بشناسیم و سعی نکنیم جلوی آن ها را بگیریم، بلکه کمک کنیم راه بهتری را انتخاب کند.

 

این نیازها عبارت است از:

۱- نیاز به عشق و تعلق

۲- نیاز به آزادی

۳- نیاز به قدرت

۴- نیاز به سرگرمی

۵- نیاز به بقا

 

برای به دست آوردن اطلاعات جامع تر در این باره خواندن کتاب «نظریه های انتخاب» اثر «گلاسر» ترجمه دکتر علی صاحبی، می تواند کمک کننده باشد.

 

به صورت خلاصه عشق و تعلق، نیاز به ارتباط و دوست داشتن و دوست داشته شدن است که در ارتباط با پدر و مادر، دوست و ... در نوجوان ایجاد می شود.نیاز به آزادی، همان است که فرد دوست دارد تصمیم گیرنده نهایی باشد و کسی او را کنترل نکند.

 

نیاز به قدرت در واقع نیاز به پیشرفت و احساس ارزشمندی است این که فرد بتواند برای خود برنامه ریزی کند، مسائل جدید را یاد بگیرد و امور خود را کنترل کند.

 

نیاز به سرگرمی، لذت بردن از زندگی است.نیاز به بقا هم به مسائل سلامت و بهداشت بستگی دارد و هر چیزی که به این موضوع ربط پیدا کند مثل مسائل مالی و ...اما دو نیاز از اهمیت ویژه ای برخوردار است و آن عشق و آزادی است.بسیار مهم است که مانند بچه با او رفتار نشود، اگر والدین به این ۵ نیاز به ویژه عشق و آزادی توجه کنند، می توانند ارتباط مطلوبی با نوجوان برقرار کنند.

 

اندازه واقعی اختلاف سنی والدین و نوجوان!

این مشاور ادامه داد: به لحاظ تئوریک می گویند اگر فاصله سنی والدین و نوجوان زیاد باشد، نمی توانند او را درک کنند. در قرن اخیر فاصله سنی ۱۰ سال به معنای تفاوت نسلی است، یعنی مسائل و تغییراتی که در این ۱۰ سال رخ می دهد شاید به اندازه تغییرات طی ۵۰ سال در قرن گذشته یا به اندازه مثلا ۲۰۰ سال در ۲ قرن گذشته باشد.امروزه به خاطر وسعت دنیای اطلاعات و ارتباطات، انسان ها تفاوت های زیادی پیدا می کنند، کسی که یک ساعت در اینترنت به سر می برد نسبت به کسی که این کار را نمی کند، بسیار جلوتر است، حال در نظر بگیرید والدینی که ۳۰ سال با فرزند نوجوان خود فاصله سنی دارند.

 

به خصوص اگر به روز نباشند و خود را با مسائل دنیای جوان آشنا نکنند، چقدر از آن ها عقب می مانند. دنیای مجازی، رایانه و نرم افزارهای مختلف و بسیاری فضاهای دیگر که نوجوان را در معرض اطلاعات جدید زیادی قرار می دهد که والدین از آن ها بی خبرند، فاصله نوجوان با والدین را بیشتر می کند که این امر مشکلات زیادی به وجود می آورد.پژوهنده مشکل دیگر را سرعت رشد عاطفی نوجوانان امروز دانست و چنین توضیح داد: مراحل رشد روانی- عاطفی در دنیای نوجوان امروز سریع تر طی می شود به همین علت امروز بچه ها در سنین پایین تر معنای عشق را درک می کنند و درگیر ارتباطات خارج از خانه می شوند.

 

یک دلیل عمده آن تهاجم فرهنگی، ارتباطات مجازی و شبکه های اجتماعی است، دلیل دیگر وسعت آزادی بچه هاست که ارتباطات زیادی در خارج از خانه و بدون اطلاع خانواده ها دارند.والدین ممکن است احساس کنند که بچه های این زمانه جری تر و گستاخ تر شده اند و فکر می کنند باید در برابر فرزندشان بایستند و مانع او بشوند ولی باید توجه کنیم و بدانیم که نباید با او مقابله کرد، بهتر است برای نزدیک شدن و مراقبت از او راه دیگری انتخاب کرد.

behruz بازدید : 71 دوشنبه 1392/04/31 نظرات (0)

بچه که بود، در خاله‌بازی‌هایش همیشه «مامان» می‌شد. از همان کودکی همیشه از شاغل بودن مادر خودش دلخور بود و با خود فکر می‌کرد که وقتی بزرگ شد، فقط زن خانه خواهد بود. اما حالا که بزرگ شده بود، نمی‌دانست که «زن خانه بودن» اصلاً چطوری است؟!

 

آن زنان اساطیری

به گمان من، «زن بودن» (البته به معنای واقعی کلمه) همواره دشوار بوده است. در طول تاریخ، زنان به طور سنتی حکم ستون خیمه خانواده را داشته و بار حفظ انسجام عاطفی و عملی خانواده‌ها را به دوش می‌کشیده‌اند. بارها رنج بارداری و زایمان را تحمل می‌کرده‌اند و هم‌زمان، زحمت پرورش کودکان را. در کشاکش با هرم سوزان تنور نان می‌پخته‌اند و پا به پای مردانشان نیز به کشت و درو می‌پرداخته‌اند. از بیماران خود پرستاری می‌کرده‌اند و سنگ صبور دردهای شوهرانشان نیز می‌شده‌اند. و شاید آن‌گونه ستایش زنان در ادبیات عامه به عنوان بتان و دلبرکان شیرین و مادران فرشته‌خوی، به خاطر همین حجم بالای فداکاری‌ها، مسئولیت‌ها و نقش‌های پررنگ ایشان بوده است.

 

زن در کشاکش

با این همه، در دوران «گذار» فعلی زن بودن از همیشه سخت‌تر شده است؛ چراکه به تدریج بسیاری از الگوهای زندگی سنتی به کناری گذاشته شده و زنان در میان اقتضائات سنت و مدرنیته سرگردان مانده‌اند. زنان امروزی، از سویی می‌خواهند بنا به اقتضای طبیعت‌شان همسر باشند و مادر و کانون عاطفه، و از سوی دیگر بنا بر مقتضیات معیشتی و اقتصادی و اجتماعی جامعه امروز، میل دارند پا به پای مردان اشتغال داشته و کسب درآمد کنند. هم در پی جلب احترام در داخل خانه هستند و هم در پی کسب اعتبار در بیرون. هم می‌خواهند سالم و عفیف بمانند و هم دوست دارند که قوی به نظر برسند.

 

دختران دیروزی

چشم انداز اجتماعی زنان در ایران نسبت به بیست، سی سال پیش با تغییرات بسیاری رو به رو شده است. در آن دوران مرسوم بود که دختران پس از پایان تحصیلات متوسطه، و حتی گاهی پیش از آن، ازدواج کرده و به خانه بخت بروند. ایشان معمولاً از همان سنین چهارده- پانزده سالگی حس می‌کردند که دخترانی رشید و به اصطلاح دم بخت هستند که باید هرچه سریعتر شایستگی‌های خود را کامل کنند تا بتوانند زندگی مشترک موفقی را تشکیل داده و نقش همسری و مادری را به خوبی ایفاء نمایند.

 

از سوی دیگر، شرایط اجتماعی نیز به گونه‌ای بود که چنین تفکری را تقویت می‌نمود، چراکه در کنار ساده زیستی عمومی، اشتغال زن در بیرون از منزل هنوز از مقبولیت اجتماعی چندانی برخوردار نبود و پسران جوان خود را موظف به تامین همه نیازهای اقتصادی همسر و فرزندانشان می‌دانستند. در چنان شرایطی، تعداد دخترانی که به ادامه تحصیل یا اشتغال (به مفهوم امروزی آن) فکر می‌کردند بسیار اندک بود.

 

دختران امروزی

اما امروزه، و در پی تحولات اجتماعی و اقتصادی گسترده، بسیاری از دختران نوجوان پیش از هر چیز به ادامه تحصیل تا سطوح عالیه و در پی آن به اشتغال فکر می‌کنند و سپس به یافتن همسری که تا حد زیادی بتواند رفاه ایشان را تامین نماید. در مقابل، الگوهای ساده زیستی در سطح اجتماع عمدتاً کمرنگ شده و ضمناً اشتغال زن از منظر بسیاری از پسران به امری عادی و حتی گاهی اجتناب ناپذیر بدل شده است.

 

در خانه بمانم؟!

به علاوه، برای دخترانی که در پی سال‌های طولانی تحصیل به معاشرت هر روزه در بیرون از منزل خو گرفته‌اند، تمام روز را تنها ماندن در چاردیواری خانه (خصوصاً پیش از بچه‌دار شدن) کار بس دشواری است، که ممکن است با القای حس بیهودگی، باعث افسردگی ایشان نیز بشود. از طرف دیگر، صنعتی شدن زندگی تا حد زیادی مشغله‌های سابق زنان در خانه از قبیل خیاطی و انواع کارهای هنری و فرآوری‌های خانگی مواد خوراکی (ترشی و شوری و رب و آبلیمو و … ساختن) را نیز کاهش داده است. هم‌زمان، ارتباطات همسایگی و حتی رفت و آمدهای خانوادگی نیز بسیار کمتر از گذشته شده و بنابراین زنان در خانه احساس می‌کنند که از جامعه بی‌خبر و به‌دور مانده‌اند.

 

یک زن همه فن حریف

در چنین شرایطی، دختران با هدف فرار از بطالت عمر و البته به امید تأمین رفاه بیشتر در زندگی، پس از ازدواج نیز خود را ناگزیر از اشتغال در بیرون از منزل می‌بینند، و بنابراین ناچارند علاوه بر رسیدگی به امور منزل و وظایف همسری و مادری، بخش زیادی از وقت و انرژی خود را صرف وظایف شغلی خویش در بیرون از منزل نمایند. بدین ترتیب، در بسیاری از اوقات این وظایف و اقتضائات تازه، با وظایف خانوادگی سنتی زنان وارد رقابت شده و اندک اندک فشار مضاعفی را به ایشان می‌کند؛ فشاری که به نوبه خود مشکلات تازه‌ای را به همراه خواهد آورد و تمام ذهن و توان زن کمال‌گرای امروزی را به چالش خواهد کشید.

 

بهتر است زندگی مدرن را بهانه نکنیم و نخواهیم با چیزی که در وجودمان است ،مبارزه کنیم. هرچند این روزها وظایف بیشتری برای یک زن تعریف شده است اما وظیفه ی اصلی او همان نقش اساطیری اش است

behruz بازدید : 365 دوشنبه 1392/04/31 نظرات (0)

ما می‌خواهیم به شما بگوییم اگر شوهرتان ثروتمند نیست اصلا مهم نیست چون خود شما می‌توانید به او کمک کنید تا او هم به جرگه مردان ثروتمند بپیوندد.

 

می‌خواهیم به شما یاد دهیم که کاری کنید صفرهای پول‌های خارج از بانک شما از صفرهای پول‌هایی که همسرتان در بانک دارد بیشتر شود، می‌خواهیم به شما بیاموزیم چگونه همسر و خانواده‌تان را پولدار کنید.

 

اگر بخواهیم روراست باشیم باید بگوییم در این روزها بیشتر دختران جوان آرزو دارند آن شاهزاده اسب‌سواری که به خواستگاری‌شان می‌آید پولدار باشد؛ اما خب خیلی‌های‌شان هم می‌دانند که پولدار بودن ضامن خوشبختی نیست پس ترجیح می‌دهند با یك مرد با شخصیت‌‌تر ازدواج کنند ولی همیشه در ته ذهن‌شان آرزوی یک زندگی مرفه و بدون دغدغه وجود دارد؛ ما می‌خواهیم به شما بگوییم اگر شوهرتان پولدار نیست اصلا مهم نیست چون خود شما می‌توانید به او کمک کنید تا او هم به جرگه مردان مرفه بپیوندد؛ نقش خود را دست‌کم نگیرید، می‌توانید با یک مدیریت خوب وضعیت اقتصادی خانواده را متحول کنید به خصوص در این روزها که با هزینه‌های سرسام‌آور، کمتر خانواده‌ای قدرت پس‌انداز را دارد و ذخیره یک پس‌انداز امن و مطمئن بدون استفاده از مراکز مالی کمی بعید و در حالت خوش‌بینانه زمان‌بر به نظر می‌رسد پس شما باید با مدیریت درست مخارج کارها همه چیز را متحول کنید.

 

قرار پولدار شدن بگذارید

همه ما طرز تفکر خاصی درباره پول و پولدار شدن داریم و همین تفکر به صورت ناخودآگاه در زندگی دنبال می‌شود. این نوع طرز تفکر، می‌تواند شما را به پول نزدیک‌تر کرده یا از آن دورتر کند. برای بیشتر ما که همیشه در طول زندگی خود عباراتی مانند: « ما قدرت خرید آن را نداریم »، « من که پول چاپ نمی‌کنم »، « هیچ کسی نیست که هم پولدار باشد و هم خوشحال » را از زبان اطرافیان‌مان می‌شنویم، به این نتیجه می‌رسیم که پس‌انداز پول کار دشواری است؛ اما نباید با این طرز تفکر غلط برای خود محدودیت ایجاد کنید؛ بنابراین اگر در زندگی خود به دنبال موفقیت هستید، نحوه تفکر خود روی پول و افراد پولدار را تغییر دهید و سعی کنید به همراه همسرتان برنامه‌ای عملی برای رسیدن به آن تنظیم کنید.

 

راه ارزان خریدن را یاد بگیرید

سایت‌هایی وجود دارند که می‌توان خدمات، جنس‌ها و محصولات را با تخفیف خرید؛ سایت‌هایی که به عنوان سایت‌های تخفیف گروهی شناخته می‌شوند؛ در این سایت‌ها كالایی با تخفیف بسیار بالا برای مدت محدودی برای فروش روی سایت قرار می‌گیرد و اگر تعداد مشخصی از بازدیدكنندگان سایت از آن كالا سفارش دهند، آن سفارش قطعی شده و كالاهای سفارش داده شده برای خریداران ارسال می‌شود اما اگر تعداد خریداران به اندازه كافي نرسد، خرید کنسل می‌شود. اگر بتوانید خدمات و کالاهای مورد نیازتان را از این سایت‌ها بخرید در مخارج خانه صرفه‌جویی می‌شود و پایان هر ماه پس‌انداز قابل ملاحظه‌ای برای خانواده به وجود می‌آید که هم می‌تواند به شما و هم همسرتان آرامش مالی دهد. با یک جست‌وجوی ساده در اینترنت می‌توانید این سایت‌ها را پیدا کنید، البته حواس‌تان به کلاهبرداری‌ها هم باشد.

 

از فروشگاه‌های بزرگ خرید نکنید

یک پیشنهاد دیگر این است که از فروشگاه‌های بزرگ و زنجیره‌ای‌ خرید نکنید، چون وقتی پا به چنین فروشگاه‌‌هایی می‌گذارید در آن جا هرچه هست جارو می‌کنید و تازه پای صندوق می‌فهمید چی کارکرده‌اید و باید چقدر پول دهید، بنابراین اول از همه سعی کنید برای خودتان یک فهرست خرید آماده کنید و تصمیم بگیرید فقط چیزهایی را که در فهرست است بخرید، ،همچنین اگر مصرف بالایی دارید، می‌‌توانید ازعمده‌فروشی‌ها‌ خرید کنید تا ارزان‌تر شود یا حتی می‌توانید از عمده فروشی مثلا يك كارتن پودررختشویی بخرید و آن را با مادر یا مادر‌شوهر خود قسمت کنید و پول آن را نصف بپردازید.

 

پول خردهای ارزشمند

معمولا اگر در جیب مردها پول خرد وجود داشته‌باشد همه را بیهوده خرج می‌کنند بدون اینکه هیچ یک از احتیاجات خانه را برآورده‌کرده‌باشند؛ شما می‌توانید با شوهرتان قرار بگذارید که همه این پول‌ها را جمع کنید تا در آخر هر ماه یک پول حساب‌ نشده برای پس‌ انداز به وجود بیاید مثلا می‌توانید یک قلک بخرید و هر چی پول خرد است در آن بریزید و البته باید شما پول خردهای شوهرتان را هم بگیرید چون به احتمال زیاد او فراموش خواهد کرد که پول خردهایش را در قلک بيندازد. با این کار هم دیگر با پول خرده‌ها هله هوله نمی‌خرید و كه چاق شوید و هم سلامت‌تان به خطر نمي‌افتد.

 

تخصص شوهر شما چیست؟

با چند سال زندگی با شوهرتان آنقدر شناخت از او به دست می‌آورید که بفهمید در چه زمینه‌ای بیشتر تخصص دارد و استعدادش در کجاست؛ شما به عنوان فردی که او را از بیرون می‌بینید باید بکوشید جنبه‌‌های مثبت او را تقويت کرده، موارد ضعيف را در اولين فرصت ممکن شناسايي و کمک به اصلاح آنها کنید تا بتواند در بهترین حرفه‌ای که می‌تواند فعالیت كرده ودرآمد بیشتری کسب کند، همچنین باید به او کمک کنید برای خود نقشه‌ای برای تبدیل شدن به فردی برجسته در حرفه خود بسازد تا هم شما و هم خودش بتوانید رشدش را در کار ارزیابی کنید.

 

به او قدرت ارتباط بدهید

حتما در اطراف همسرشما افراد با نفوذ یا همکارهای خاص وجود دارند که می‌‌توانند به پیشرفت حرفه ای او کمک کنند؛ کسانی که تخصص خاصی دارند و می‌توانند به متخصص شدن بیشتر او کمک کنند یا افرادی که ارتباطات اجتماعی وسیعی دارند و می‌توانند همسر شما را با افراد بیشتر آشنا کنند و به او قدرت ارتباط را بدهند یا رئیس و کارفرمای او که نقشی مستقیم در پیشرفت کار‌ی‌اش دارد؛ شما باید اول از همه اینگونه افراد را شناسایی كرده و بعد با همسرتان در مورد آنها صحبت کنید همچنين شما می‌‌توانید به شوهرتان پیشنهاد دهید تا اگر صلاح می‌داند با آنها رفت و آمد خانوادگی ترتیب دهید مثلا اینکه با مشورت شما و تشخیص شوهرتان یک شب شام آنها را دعوت کنید.

 

به او جهت دهید

در یک فرصت مناسب با همسرتان صحبت کنید و از او بپرسید کدام مهارت است که اگر آن را در خود تقويت کند، بيشترين اثر مثبت را در حرفه‌‌اش به جا می گذارد؟ پاسخي که به اين سؤال مي‌دهد را به عنوان يک هدف بنويسيد وبه کمک خودش براي آن يک ضرب‌العجل تعيين کنيد. با هم طرح و نقشه‌ای بکشید، مثلا اینکه آیا لازم است مقداری پس‌‌انداز را صرف کلاس‌های آموزشی کند یا نیاز به کمی فراغت برای مطالعه بیشتر دارد؟ شما می‌توانید با فراهم کردن شرایط او در رسیدن به هدف یاری کنید پس یادتان نرود که اين کليد واقعی رسيدن به موفقيت شغلی است و موفقیت شغلی یعنی درآمد بیشتر.

 

لباس را ۶ ماه زودتر بخرید

بیشتر خانم‌ها عاشق خرید کردن از فروش فوق العاده‌ها و حراج‌ها هستند اما اگر شما جزو این دسته نیستید فراموش نکنید که یکی از بهترین مسیرهای پس انداز است. حراج‌های فصلی و فروش‌های فوق‌العاده برای شما فرصتی است که هم جنس خوب بخرید و هم پول زیادی نپردازید.کافی است هر چه را که می‌خواهید بخرید ۶ ‌ماه زودتر بخرید، یعنی برای زمستان سال بعد از حراجی‌های بهمن امسال استفاده کنید در این حالت می‌توانید با نصف قیمت به راحتی پوشاک خودتان و شوهرتان را مهیا کنید همچنين نگران از مد افتادن هم نباشید اگر ساده بخرید همیشه برازنده خواهید بود.

 

خرج و مخارج‌تان را یادداشت کنید

اگر شوهرتان یا حتی خودتان اهل بی‌حساب خرج کردن هستید به شدت توصیه می‌کنیم هر دوی شما تمام هزینه‌های خود از کوچک‌ترین خریدهای روزانه گرفته تا بزرگ‌ترین خرج‌های عمده را در دفتری مخصوص بنویسید تا بتوانید به همراه هم هزینه را کنترل و مدیریت کنید. اگر هر ماه همه چیز را یادداشت کنید مقایسه ماهانه هزینه‌ها شما را در کنترل آنها موفق‌تر خواهد کرد. با این کار می‌فهمید روی چه کاری بیشتر از حد مجاز خرج کرده‌اید، دنبال دلیلش می‌گردید و سعی می‌کنید اوضاع دوباره عادی شود.

تعداد صفحات : 2

درباره ما
سلام به شما بازدید کنندگان گرامی سایت نیک نگار هدف دارد هر گونه اطلاعات رو برای شما عزیزان به نمایش بگذارد شما میتوانید درخواست بدید و درباره ی موضوعی که شما دوست دارید مطالب بذاریم. مدیر سایت : بهروز نوروزی
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    آرشیو
    نظرسنجی
    از این سایت راضی هستید؟
    نظر شما درباره این سایت چیست؟
    اس ام اس نیک نگار

    سلام عزیزان

    شما می توانید با ارسال اس ام اس های زیبای خود به سایت نیک نگار آن ها را به نمایش بذارید.

    شما میتوانید از بخش نظرات یا شماره تلفن 09391479581 اس ام اس هایتان را ارسال کنید و لطفا اسم و نام شهرتون رو هم بنویسید.

    با تشکر مدیر سایت

    اس ام اس شماعزیزان
    زندگی جون از شهرضا: پسری پدرش رو به خاطر پیری و اینکه همسرش از دست پدر شوهرش خسته شده بود داخل سبدی پشت خودش گذاشت و در دهکده ای دور دست رها کرد. چند سال گذشت و پسره پیر شد عروس و پسرش خسته شده بودند و با همان سبد به همان دهکده بردند، پدر به پسر گفت : این سبد را نگهدار پسرت به آن احتیاج پیدا میکند!!!


    رضا جون از اردبیل: به سلامتی بی سوادی که بهش گفتن عشق چند حرفه گفت 4 حرف و بهش خندیدن ولی هیچ کس نفهمید عشق اون( رفیق ) بود...


    مریم جون از گرگان: سلامتی اون صبحی که وقتی بیدار میشی خودشو بغل کرده باشی ن یادشو.


    فاطمه جون از شیراز: هر کی عاشق میشه میگه میمیرم برات، چرا یکی نمیگه میمونم باهات...

    آمار سایت
  • کل مطالب : 1231
  • کل نظرات : 33
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 6
  • آی پی امروز : 15
  • آی پی دیروز : 134
  • بازدید امروز : 18
  • باردید دیروز : 159
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 407
  • بازدید ماه : 3,186
  • بازدید سال : 40,374
  • بازدید کلی : 278,054